با مهاجرت روزافزون پزشکان و پرستاران از ایران، فرسودگی بیمارستانها، امتناع دولت از واردات دارو و تجهیزات پزشکی، نامناسب بودن تعرفهها با تورم جاری، امنیتی شدن مسئله درمان و خودکشیهای ادامهدار پزشکان جوان زنگ خطر برای وضعیت بهداشت و درمان در ایران به صدا درآمده است.
مسئولان جمهوری اسلامی به تناوب ادعای بهبود اوضاع بهداشت و درمان را تکرار میکنند اما شواهد و آمارها از بحرانیتر شدن اوضاع طی چندسال آینده خبر میدهند. گزارشهایی که از مهاجرت و خودکشی پزشکان منتشر میشود، نیز این موضوع را اثبات میکند. به طوری که طبق آمارهای منتشرشده، امسال هر ۱۰ روز یک پزشک خودکشی کرده است.
سایت تجارتنیوز، در گزارشی به موضوع خودکشیهای سریالی پزشکان در سالهای اخیر پرداخت و نوشت: «تنها ۴۷ روز از آغاز سال گذشته است و طبق آمارهای رسمی پنج پزشک خودکشی کردهاند؛ این به معنای آن است که فاصله زمانی خودکشیها به ۱۰ روز رسیده و چنانچه این روند ادامه پیدا کند، تا پایان سال آماری تکاندهنده به جا میماند.»
سال ۱۴۰۲ نیز خودکشی دستکم ۱۶ پزشک رسانهای شد. البته در این آمار فقط مواردی لحاظ شده که اخبار آن به رسانهها درز کرده و ممکن است آمار واقعی بیشتر هم باشد.
درباره اینکه چرا پزشکان جوان به زندگی خود پایان میدهند، نظرهای مختلفی وجود دارد، اما نکته قابلتوجه درباره پزشکانی که اقدام به خودکشی کردهاند این است که بیشتر آنها در حال گذراندن طرح در مناطق دورافتاده بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وادار کردن آنها به کار در بیمارستانهای دولتی با دستمزد ناچیز و فشار کاری که در پی نبود پزشک متخصص به آنان وارد میشود، از عواملی تاثیرگذار در وضعیت روحی و روانی پزشکان جوان است.
اینک در حالی که اخبار خودکشی پزشکان به یکی از موضوعهای مهم در رسانههای فارسیزبان تبدیل شده است، وزارت بهداشت و مجلس درباره این موضوع سکوت کردهاند. در سوی دیگر ماجرا نیز فعالان صنفیاند که انگشت اتهام را به سمت حاکمیت گرفتهاند و مسئولان را در به وجود آمدن شرایط فعلی مقصر میدانند.
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، «بیتوجهی وزارت بهداشت» به وضعیت پزشکان جوان و رزیدنتها را که حالا به «یک رویه» تبدیل شده است، در ایجاد شرایط فعلی موثر دانست و ضمن اشاره به بیتاثیر بودن اعتراضها گفت که برخی افراد با اینکه سالها تلاش و تحصیل کردهاند، به نقطهای میرسند که مرگ را بر ادامه زندگی ترجیح میدهند.
دبیرکل خانه پرستار در ادامه «مشکلات معیشتی» و «بیحرمتی روسای بیمارستانها و همراهان بیمار به پزشکان جوان» را از عوامل موثر در خودکشی آنان خواند و گفت: «فشار کاری به اندازهای زیاد است که این افراد را از پا در میآورد اما وقتی عوامل بیرونی هم به فرد فشار وارد میکند، چنین اقدامهای شوکآوری رخ میدهد.»
هومان سبطی، دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت، نیز نقش وزارت بهداشت را در بحرانی شدن وضعیت دستیاران تشریح کرد و گفت: «وقتی پزشکی فارغالتحصیل میشود، اگر به هر دلیلی نتواند وارد دوره طرح شود، وثیقه او را بدون ملاحظه به واحد حقوقی وزارت بهداشت ارجاع میدهند، این شدت برخورد در مقابل پزشکان جوان یک احساس بیپناهی به آنها میدهد.»
به گفته دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت، ضمانتهایی که وزارت بهداشت از دستیاران میگیرد، حتی در صورت مرگشان هم قابلاجرا است.
او در گفتوگو با خبرآنلاین، ارتباط دادن خودکشی پزشکان به مسائل روحی و روانی را رد کرد و گفت اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد، نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی در مرکز درمانی طبابت کند.
سبطی در ادامه، ضمن اشاره به «وضعیت یک بام و دو هوای دستیاران در بیمارستانهای دولتی» افزود: «اگر وزارت بهداشت و دانشگاههای تابع آن معتقدند که در دوره دستیاری فقط به پزشکان رزیدنت آموزش میدهند، بنابراین رزیدنتها باید فقط در حد آموزش کار کنند، در این صورت کشیکهای شب باید به عهده پزشکان استخدامی بیمارستانها باشند و دستیاران هم کنار آنها حضور پیدا کنند، آن هم صرفا برای یادگیری نه بیشتر؛ اما واقعیت این است که همه بار بیمارستان را از غروب تا صبح روز بعد، رزیدنتها به دوش میکشند.»
به گفته دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت، «رزیدنتها به بیمارستانها خدمت و برای آنها کسب درآمد میکنند، در حالی که بیمه نیستند و حقوقشان آنقدر ناچیز است که از گفتنش خجالت میکشند».
وضعیت نامناسب بیمارستانهای دولتی که به دانشکدههای علوم پزشکیوابستهاند، موضوعی است که بسیاری از مردم آن را از نزدیک تجربه کردهاند. بیمارانی که به قصد درمان به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنند، در طول مدت بستری بهندرت موفق میشوند با پزشک متخصص ملاقات و صحبت کنند و وظیفه سرکشی و پیگیری درمان آنها به عهده دستیاران است. این اقدام بیماران و خانوادههای آنان را در تقابل با دستیاران قرار میدهد و هنگامی که بیماری فردی حاد میشود، شدت این تقابل نیز افزایش مییابد.
از سوی دیگر پزشکان متخصص و فوق تخصص دانشگاههای علوم پزشکی امکان رسیدگی به همه بیماران را ندارند. بهخصوص اینکه شمار آنان نیز روزبهروز در حال کاهش است. برخی به خارج مهاجرت و برخی به بیمارستانهای خصوصی کوچ کردهاند و قید تدریس در دانشگاه را زدهاند.
روزنامه آرمان امروز در گزارشی با عنوان «خطر خالی شدن بیمارستانهای دولتی از پزشکان مجرب» به این موضوع پرداخت و نوشت در حالی که بیش از ۸۰ درصد بیماران به دلیل هزینههای سنگین درمان، در بیمارستانهای دولتی بستری میشوند، ماندگاری کادر درمان در این بیمارستانها کاهش یافته است.
زمانی که پزشکان مجرب و متخصص از بیمارستانهای دولتی به بیمارستانهای خصوصی مهاجرت میکنند، دستیاران جایگزین آنها میشوند و در این میان به غیر از مسائل مالی موضوع جان بیماران نیز به میان میآید و این به تقابل بین مراجعان و کادر درمان دامن میزند.
پیش از این نیز امیر صدری، مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، درباره وضعیت دستیاران و پزشکان عمومی گفته بود: «آنان از امنیت رفاهی، مالی، روانی و جانی برخوردار نیستند. بعد از پایان طرح هم به عنوان دستیار پزشک در بیمارستانهای دولتی از آنها بیگاری میکشند.»
به گفته این مقام سازمان نظام پزشکی، تا زمانی که این ناعدالتی وجود داشته باشد، این وضعیت گاه خود را در مهاجرت نشان میدهد و گاه در خودکشی.
اگر شما یا یکی از نزدیکانتان به خودکشی فکر میکنید، لطفا با اورژانس اجتماعی در ایران با شماره تلفن ۱۲۳، در افغانستان، ۱۲۰ و در آمریکا و کانادا، ۹۱۱ تماس بگیرید یا به یک متخصص مراجعه کنید.